صفت تفضیلی:
more associativeصفت عالی:
most associativeارتباطی، تداعیکننده، انجمنی، شرکتپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Associative learning helps people link new concepts to familiar ones.
یادگیری ارتباطی به افراد کمک میکند مفاهیم جدید را به مفاهیم آشنا پیوند دهند.
The smell of freshly baked bread has an associative effect, reminding me of my childhood.
بوی نان تازه، اثری تداعیکننده دارد و مرا به یاد دوران کودکی میاندازد.
associative facilitation
آسانسازی تداعی
associative thinking
تفکر تداعیگرا، اندیشهی همخوانگرا
associative composition
همنهش انجمنی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «associative» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/associative