در یک چشمبههمزدن، فوراً، بیدرنگ، بدون معطلی
They are always ready to help their friends at the drop of a hat.
آنها همیشه آمادهاند تا بیدرنگ به دوستان خود کمک کنند.
He decided to move to another city at the drop of a hat, seeking new opportunities.
او در یک چشمبههمزدن تصمیم گرفت تا در جستوجوی فرصتهای جدید به شهر دیگری نقلمکان کند.
بهآسانی، عین آب خوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She gets angry at the drop of a hat.
او بهآسانی از کوره در میرود.
He can solve math problems at the drop of a hat.
او میتواند مسائل ریاضی را عین آب خوردن حل کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «at the drop of a hat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/at-the-drop-of-a-hat