امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Autarchic

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    ( autarkic =) خودمختار، وابسته به خودبسندی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد autarchic

    1. adjective Of or relating to or characterized by autarchy
      Synonyms: autarchical, autarkical
    2. adjective Having and exercising complete political power and control
      Synonyms: absolute, absolutistic, arbitrary, autarchical, autocratic, autocratical, despotic, dictatorial, monocratic, totalitarian, tyrannic, tyrannical, tyrannous, self-dependent

    ارجاع به لغت autarchic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «autarchic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autarchic

    لغات نزدیک autarchic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel