فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Totalitarian

toʊˌtæləˈteriən təʊˌtæləˈteəriən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective C2
    یکه‌تاز، وابسته به ‌حکومت یکه تازی، دارای حکومت مطلقه و دیکتاتوری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد totalitarian

  1. adjective dictatorial
    Synonyms: absolute, authoritarian, autocratic, communist, despotic, fascistic, monolithic, Nazi, one-party, oppressive, total, totalistic, tyrannical, undemocratic
    Antonyms: democratic

ارجاع به لغت totalitarian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «totalitarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/totalitarian

لغات نزدیک totalitarian

پیشنهاد بهبود معانی