آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

B

bi biː

معنی b

noun plural

دومین حرف الفبای انگلیسی (و الفبای یونانی و لاتین)

noun plural

صدای "ب" برای مثال در واژه‌ی boat

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun plural

قلم یا رقم دوم در هر گروه یا فهرست و غیره

noun plural

هر چیز به شکل:B

noun plural

وابسته به حرف B

symbol uncountable

شیمی عنصر شیمیایی (B) بور، عنصر بور (نماد شیمیایی عنصر Boron)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد b

  1. a trivalent metalloid element; occurs both in a hard black crystal and in the form of a yellow or brown powder
    Synonyms:
    boron vitamin b (complex) b vitamin b complex vitamin-b B-complex vitamin atomic number 5
  1. noun aerobic rod-shaped spore-producing bacterium; often occurring in chainlike formations; found primarily in soil
    Synonyms:
  1. noun a blood type
    Synonyms:
    group B type b
  1. noun a logarithmic unit of sound intensity equal to 10 decibels
    Synonyms:
    bel
  1. noun (physics) a unit of nuclear cross section; the effective circular area that one particle presents to another as a target for an encounter
    Synonyms:

سوال‌های رایج b

معنی b به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «b» در زبان فارسی به «بی» یا «ب» ترجمه می‌شود، هرچند در بسیاری از موارد این حرف به خودی خود معنی مستقلی ندارد و معمولاً به عنوان حرف الفبا، نماد یا علامت اختصاری به کار می‌رود.

حرف «b» یکی از حروف پایه در الفبای انگلیسی است و نقش مهمی در شکل‌گیری کلمات، واژگان و هجی کردن آن‌ها دارد. این حرف، که در آغاز بسیاری از کلمات مانند «book»، «ball» و «beautiful» دیده می‌شود، به طور مستقیم در انتقال معنای واژه‌ها دخالت ندارد، اما پایه و اساس صداها و تلفظ‌های زبان انگلیسی را تشکیل می‌دهد. یادگیری صحیح تلفظ و کاربرد این حرف برای مهارت‌های شنیداری، گفتاری و نوشتاری اهمیت فراوانی دارد و بخش مهمی از آموزش زبان انگلیسی به شمار می‌رود.

علاوه بر کاربرد زبانی، حرف «b» به عنوان نماد یا علامت اختصاری در حوزه‌های مختلف علمی و روزمره به کار می‌رود. برای مثال، در فیزیک، «b» معمولاً نماد ضریب مغناطیسی (magnetic field) یا در ریاضیات می‌تواند نماینده‌ی متغیر یا مقدار خاصی باشد. در موسیقی، این حرف می‌تواند به معنی نت «سی بمل» باشد، که نقش کلیدی در نواختن و خواندن قطعات موسیقی ایفا می‌کند. بنابراین، «b» علاوه بر زبان، در زمینه‌های علمی، ریاضی و هنری نیز کاربرد گسترده‌ای دارد.

در آموزش و پرورش و آموزش زبان، «b» به عنوان یکی از نخستین حروفی که کودکان و زبان‌آموزان می‌آموزند، اهمیت ویژه‌ای دارد. توانایی تشخیص، تلفظ و نوشتن این حرف پایه‌ی یادگیری سایر واژگان و جمله‌سازی است و نقش مهمی در توسعه مهارت‌های خواندن و نوشتن ایفا می‌کند. آموزش درست و تدریجی حروف الفبا، از جمله «b»، باعث می‌شود زبان‌آموزان بتوانند اعتماد به نفس بیشتری در خواندن و نوشتن کسب کنند.

هرچند حرف «b» به خودی خود معنای مستقل و مفهومی ندارد، اما در کنار سایر حروف الفبا و در ترکیب با آن‌ها، دنیای گسترده‌ای از واژگان و مفاهیم را می‌سازد. این حرف به عنوان یک عنصر بنیادین در زبان، علم، هنر و موسیقی، نقش اساسی در انتقال معانی، ایجاد ارتباط و فهم مفاهیم ایفا می‌کند و یادگیری درست و کاربرد آن، کلید پیشرفت در مهارت‌های زبانی و شناختی است.

ارجاع به لغت b

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «b» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/b

لغات نزدیک b

پیشنهاد بهبود معانی