آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Backrest

ˈbækrest ˈbækrest

معنی backrest | جمله با backrest

noun

تکیه‌گاه، پشتی، متکا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

This chair's backrest is too stiff.

پشتی این صندلی خیلی سفت است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد backrest

  1. noun a support that you can lean against while sitting
    Synonyms:

ارجاع به لغت backrest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backrest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backrest

لغات نزدیک backrest

پیشنهاد بهبود معانی