آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Backrest

ˈbækrest ˈbækrest

معنی backrest | جمله با backrest

noun

تکیه‌گاه، پشتی، متکا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

This chair's backrest is too stiff.

پشتی این صندلی خیلی سفت است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد backrest

  1. noun a support that you can lean against while sitting
    Synonyms:

ارجاع به لغت backrest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backrest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backrest

لغات نزدیک backrest

پیشنهاد بهبود معانی