فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Backseat Driver

ˌbæksi:tˈdraɪvər ˌbæksi:tˈdraɪvə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مسافر مداخله‌گر، سرنشین فضول (مسافر صندلی عقب خودرو که مرتباً در کار راننده دخالت می‌کند.)

I prefer to drive alone rather than deal with a backseat driver in the car.

من ترجیح می‌دهم به‌جای سروکار داشتن با سرنشین فضول در ماشین، تنها رانندگی کنم.

Nobody likes a backseat driver when they're trying to focus on the road.

وقتی می‌خواهد روی جاده تمرکز کند، هیچ‌کس از مسافر مداخله‌گر خوشش نمی‌آید.

noun countable

(آدمِ) امرونهی‌کن، مداخله‌گر، نخودِ آش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He acted like a backseat driver throughout the project, constantly questioning my decisions.

او در طول پروژه مانند نخودِ آش عمل کرد و مدام تصمیمات من را زیر سوال برد.

At work, she acts like a backseat driver, micromanaging every project I handle.

در محل کار، او مانند آدمی مداخله‌گر عمل می‌کند و هر پروژه‌ای را که من انجام می‌دهم مدیریت می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت backseat driver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backseat driver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/back-seat-driver

لغات نزدیک backseat driver

پیشنهاد بهبود معانی