۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Balder

    ˈbɒldər ˈbɔːldə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت عالی:

      baldest

    معنی

    B1
    (اسطوره‌های نورس) بالدر (خداوند نور و آرامش و عقل و فرزند اودین و فریگ - Baldr هم می‌نویسند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد balder

    1. adjective without natural covering; usually, without hair
      Synonyms:
      smoother barer shinier
      Antonyms:
      hairier
    1. adjective not adorned, elaborated, or disguised
      Synonyms:
      simpler plainer barer smoother cruder blunter starker
    1. noun The god of light, peace, virtue, and wisdom, son of Odin and Frigg: he is killed by the trickery of Loki
      Synonyms:
      thor hel odin loki freyja frigg njord vidar vali ullr forseti heimdall sigyn ull frigga freyr njorth sif aesir baldr bori idun ithunn donar bor wyrd wayland weland hertha hoenir nerthus

    ارجاع به لغت balder

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «balder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/balder

    لغات نزدیک balder

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه