با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Barramundi

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از barramunda به‌ جای barramundi استفاده کرد.

    معنی‌ها

    noun plural
    جانورشناسی ماهی باراموندی (Neoceratodus forsteri گونه‌ی Ceratodiformes - بومی استرالیا)
    لیست لغات مرتبط با جانورشناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun plural
    جانورشناسی انواع ماهیهای خوراکی خاردار (به‌ویژه جنس Scleropages)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد barramundi

    1. noun A species of large perch noted for its sporting and eating qualities; lives in marine, estuary, and freshwater habitats
      Synonyms: giant perch, giant seaperch, Asian seabass, white seabass, Lates calcarifer

    ارجاع به لغت barramundi

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «barramundi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barramundi

    لغات نزدیک barramundi

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی