امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Basketball

ˈbæskətbɒːl ˈbɑːskətbɔːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    basketballs

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun uncountable A1
ورزش بازی بسکتبال (بازی‌ای که توسط دو تیم پنج نفره انجام می‌شود که با پرتاب یک توپ بزرگ از طریق توری که از یک حلقه‌ی فلزی آویزان شده است امتیاز کسب می‌کنند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- basketball game
- مسابقه‌ی بسکتبال
noun countable
ورزش توپ بسکتبال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد basketball

  1. noun team sport
    Synonyms: ball, B-ball, brownball, hoops

ارجاع به لغت basketball

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «basketball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/basketball

لغات نزدیک basketball

پیشنهاد بهبود معانی