خواستن، قصد داشتن، تصمیم داشتن، در نظر داشتن
We're going to travel to Italy next summer.
تابستان آینده قصد داریم به ایتالیا سفر کنیم.
They are going to buy a new house as soon as they save enough money.
آنها تصمیم دارند بهمحض اینکه پول کافی پسانداز کنند، خانهی جدیدی بخرند.
قرار است که، احتمالاً بهزودی، پیشبینی میشود که
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She's going to get really upset when she hears the news.
وقتی خبر را بشنود، احتمالاً ناراحت شود.
Look at those dark clouds. it's going to rain.
به آن ابرهای تیره نگاه کن. قرار است باران ببارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «be going to» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-going-to