در وضعیت سلامتی نامناسب بودن، ناخوش احوال بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's been in poor health for several years.
او چندین سال است که در وضعیت سلامتی نامناسبی به سر میبرد.
She was in poor health after the accident.
او پس از تصادف ناخوش احوال بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «be in poor health» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-in-poor-health