آیکن بنر

لیست کامل لغات کتاب‌های English Vocabulary In Use

واژگان کتاب‌های English Vocabulary In Use

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Be Pressed For Time

معنی be pressed for time | جمله با be pressed for time

idiom

عجله داشتن، وقت کم داشتن، فرصت نداشتن، تنگ بودن وقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He didn’t explain much because he was pressed for time.

چون عجله داشت، او زیاد توضیح نداد.

We’re pressed for time, let’s take a taxi instead of waiting for the bus.

وقت تنگ است، بیایید به‌جای منتظر ماندن برای اتوبوس، تاکسی بگیریم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت be pressed for time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «be pressed for time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-pressed-for-time

لغات نزدیک be pressed for time

پیشنهاد بهبود معانی