مملو از چیزی بودن، پر از چیزی بودن، انباشته از چیزی بودن، آکنده از چیزی بودن، سرشار از چیزی بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her beautiful artwork was shot through with a strong passion and vibrant colors.
آثار هنری زیبای او سرشار از شور و اشتیاق قوی و رنگهای زنده به تصویر کشیده شد.
The novel was shot through with a sense of nostalgia, transporting readers back to a bygone era.
این رمان مملو از حس نوستالژی فیلمبرداری شد و خوانندگان را به دوران گذشته بازگرداند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «be shot through with something» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/be-shot-through-with-something