با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Beady

ˈbiːdi ˈbiːdi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • دانه‌دار، مهره‌دار، دارای چشمان ریز و گرد
    • - the beady eyes of a snake
    • - چشمان مهره‌مانند مار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد beady

  1. adjective Small and round and shiny like a shiny bead or button
    Synonyms: beadlike, buttony, buttonlike
  2. adjective Covered with beads or jewels or sequins
    Synonyms: gemmed, jeweled, jewelled, sequined, spangled, spangly

ارجاع به لغت beady

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beady» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beady

لغات نزدیک beady

پیشنهاد بهبود معانی