امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Buttony

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تکمه‌دار، دکمه‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد buttony

  1. adjective Small and round and shiny like a shiny bead or button
    Synonyms:
    beady beadlike buttonlike

ارجاع به لغت buttony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «buttony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/buttony

لغات نزدیک buttony

پیشنهاد بهبود معانی