فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Become Unpopular

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

محبوبیت خود را از دست دادن (mahboobiyat-e khod ra az dast dadan) , غیر محبوب شدن (gheyr-e mahboob shodan)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The politician became unpopular after the scandal.

آن سیاستمدار بعد از رسوایی، محبوبیت خود را از دست داد (غیرمحبوب شد).

The new policy made the mayor become unpopular.

سیاست جدید باعث شد که شهردار غیر محبوب شود/ محبوبیتش را از دست بدهد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت become unpopular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «become unpopular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/become-unpopular

لغات نزدیک become unpopular

پیشنهاد بهبود معانی