با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bells And Whistles

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    بزک دوزک، زرق و برق، تجهیزات و امکانات غیرضروری
    • - my car has all the latest bells and whistles.
    • - ماشینم همه‌ی این تجهیزات جانبی تازه رو داره.
    • - Manufacturers still build cars with all the bells and whistles.
    • - تولیدکننده‌ها هنوزم ماشینایی با یه عالمه زرق و برق می‌سازن.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bells and whistles

  1. noun added-value features
    Synonyms: accessories, added features, attractive features, chrome, dressing, extras, gongs, trappings

ارجاع به لغت bells and whistles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bells and whistles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bells-and-whistles

لغات نزدیک bells and whistles

پیشنهاد بهبود معانی