امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Benny

ˈbeni ˈbeni ˈbeni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
(آمریکا - عامیانه) قرص آمفتامین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد benny

  1. noun East Indian annual erect herb; source of sesame seed or benniseed and sesame oil
    Synonyms: sesame, benne, benni, Sesamum indicum
  2. noun United States comedian known for his timeing and delivery and self-effacing humor (1894-1974)
    Synonyms: jack-benny, Benjamin Kubelsky

ارجاع به لغت benny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «benny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/benny

لغات نزدیک benny

پیشنهاد بهبود معانی