آخرین به‌روزرسانی:
Bidialectal
ˌbaɪˈdaɪˈlɛk.təl
ˌbaɪˈdaɪˈlɛk.təl
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
دوگویشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She is bidialectal, effortlessly switching between two dialects of English.
او دوگویشی است و به‌راحتی بین دو گویش انگلیسی جابه‌جا می‌شود.
His bidialectal skills helped him connect with diverse communities.
مهارت‌های دوگویشی‌اش به او کمک کرد تا با جوامع مختلف ارتباط برقرار کند.
ارجاع به لغت bidialectal
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «bidialectal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bidialectal
لغات نزدیک bidialectal
- - bidentate
- - bidet
- - bidialectal
- - bidialectalism
- - bidirectional