گذشتهی ساده:
bieldedشکل سوم:
bieldedسومشخص مفرد:
bieldsوجه وصفی حال:
bielding(انگلیسی اسکاتلندی) پناه دادن، محافظت کردن، در امان نگه داشتن
The old barn bielded many travelers from the cold in past winters.
آن انبار قدیمی در زمستانهای گذشته، مسافران زیادی را از سرما پناه داده بود.
We huddled under the cliff, hoping it would bield us from the rain.
زیر صخره جمع شدیم، به امید اینکه ما را از باران در امان نگه دارد.
سرپناه، محافظ، مکان امن، جانپناه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We searched the valley for a bield from the bitter wind.
در دره به دنبال جانپناهی از باد سرد میگشتیم.
The ruined church once served as a bield for villagers during raids.
کلیسای ویرانشده زمانی برای روستاییان هنگام حملهها، پناهگاه بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bield» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bield