آخرین به‌روزرسانی:

Billiard

ˈbɪljərd ˈbɪliədz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable

ورزش بیلیارد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He won the billiard championship with his exceptional skills.

او با مهارت‌های استثنایی‌اش مسابقه‌‌ی بیلیارد را برد.

I enjoy watching professional billiards matches on television.

از تماشای مسابقات بیلیارد در تلویزیون لذت می‌برم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت billiard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «billiard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/billiard

لغات نزدیک billiard

پیشنهاد بهبود معانی