Blueberry

ˈbluːˌbri ˈbluːbri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    blueberries

معنی

noun
گیاه‌شناسی آبی‌سته، سته‌ی آبی، قره‌قاط، سیاه‌گیله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blueberry

  1. noun Any of a genus (Vaccinium) of shrubs of the heath family, bearing small, edible, blue-black berries with tiny seeds and a whitish, waxy bloom
    Synonyms: blueberry bush

ارجاع به لغت blueberry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blueberry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blueberry

لغات نزدیک blueberry

پیشنهاد بهبود معانی