Bluebell

ˈbluːbel ˈbluːbel
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bluebells

معنی

noun
انواع گل استکانی آبی‌رنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bluebell

  1. noun Perennial of northern hemisphere with slender stems and bell-shaped blue flowers
    Synonyms: harebell, bluebell of Scotland, campanula, wild hyacinth, bellflower, wood hyacinth, Virginia bluebell, Hyacinthoides nonscripta, Scilla nonscripta, Campanula rotundifolia
  2. noun One of the most handsome prairie wildflowers having large erect bell-shaped bluish flowers; of moist places in prairies and fields from eastern Colorado and Nebraska south to New Mexico and Texas
    Synonyms: prairie gentian, tulip gentian, Eustoma grandiflorum

ارجاع به لغت bluebell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bluebell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bluebell

لغات نزدیک bluebell

پیشنهاد بهبود معانی