آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اسفند ۱۴۰۲

    BO

    ˌbiːˈoʊ ˌbiːˈoʊ ˌbiː ˈəʊ ˌbiː ˈəʊ

    معنی BO | جمله با BO

    abbreviation noun uncountable

    بوی بدن (body odor)

    The gym locker room was filled with the BO.

    رختکن باشگاه پر از بوی بدن بود.

    The unpleasant BO coming from his armpits made everyone wrinkle their noses.

    بوی بدن ناخوشایندی که از زیربغل او می‌آمد، باعث شد همه بینی خود را چروک کنند.

    abbreviation

    پیش‌خرید (back order)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Our team is working hard to fulfill all the BO requests as quickly as possible.

    تیم ما سخت کار می‌کند تا تمام درخواست‌های پیش‌خرید را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام دهد.

    Due to high demand, some products are placed on BO.

    به دلیل تقاضای زیاد، برخی از محصولات در پیش‌خرید قرار می‌گیرند.

    abbreviation

    بهترین پیشنهاد (best offer)

    The seller accepted my BO.

    فروشنده بهترین پیشنهاد من را پذیرفت.

    Submit your BO for the antique vase before the auction ends.

    پیش از پایان حراج، بهترین پیشنهاد خود را برای گلدان عتیقه بفرستید.

    abbreviation

    سینما و تئاتر گیشه (محل فروش بلیت سینما و غیره) (box office)

    The film's success at the BO was attributed to its captivating storyline.

    موفقیت فیلم در گیشه به دلیل داستان جذاب آن بود.

    Our film broke records at the BO this weekend.

    فیلم ما این آخر هفته در گیشه رکورد شکست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Ticket sales at the BO have been steadily declining over the past month.

    فروش بلیت در گیشه در ماه گذشته به طور پیوسته کاهش یافته است.

    abbreviation

    دفتر شعبه (branch office)

    Our company plans to open a new BO in a strategic location.

    شرکت ما قصد دارد دفتر شعبه‌ی جدیدی در یک مکان استراتژیک افتتاح کند.

    The profitability of each BO is monitored by the headquarters.

    دفتر مرکزی بر سودآوری هر دفتر شعبه نظارت می‌کند.

    abbreviation

    (به) گزینش خریدار (buyer's option)

    Sarah is considering whether or not she should utilize her BO before it expires.

    سارا در حال بررسی است که آیا باید از حق به گزینش خریدار خود پیش از انقضای آن استفاده کند یا خیر.

    The seller agreed to include a BO in the contract.

    فروشنده موافقت کرد که گزینش خریدار در قرارداد گنجانده شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد BO

    1. noun malodorousness resulting from a failure to bathe
      Synonyms:
      body-odor body-odour

    ارجاع به لغت BO

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «BO» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bo

    لغات نزدیک BO

    • - BMV
    • - bn or bn
    • - BO
    • - bo hai
    • - bo tree
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.