آخرین به‌روزرسانی:

BO

ˌbiːˈoʊ ˌbiːˈoʊ ˌbiː ˈəʊ ˌbiː ˈəʊ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation noun uncountable

بوی بدن (body odor)

The gym locker room was filled with the BO.

رختکن باشگاه پر از بوی بدن بود.

The unpleasant BO coming from his armpits made everyone wrinkle their noses.

بوی بدن ناخوشایندی که از زیربغل او می‌آمد، باعث شد همه بینی خود را چروک کنند.

abbreviation

پیش‌خرید (back order)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Our team is working hard to fulfill all the BO requests as quickly as possible.

تیم ما سخت کار می‌کند تا تمام درخواست‌های پیش‌خرید را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام دهد.

Due to high demand, some products are placed on BO.

به دلیل تقاضای زیاد، برخی از محصولات در پیش‌خرید قرار می‌گیرند.

abbreviation

بهترین پیشنهاد (best offer)

The seller accepted my BO.

فروشنده بهترین پیشنهاد من را پذیرفت.

Submit your BO for the antique vase before the auction ends.

پیش از پایان حراج، بهترین پیشنهاد خود را برای گلدان عتیقه بفرستید.

abbreviation

سینما و تئاتر گیشه (محل فروش بلیت سینما و غیره) (box office)

The film's success at the BO was attributed to its captivating storyline.

موفقیت فیلم در گیشه به دلیل داستان جذاب آن بود.

Our film broke records at the BO this weekend.

فیلم ما این آخر هفته در گیشه رکورد شکست.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Ticket sales at the BO have been steadily declining over the past month.

فروش بلیت در گیشه در ماه گذشته به طور پیوسته کاهش یافته است.

abbreviation

دفتر شعبه (branch office)

Our company plans to open a new BO in a strategic location.

شرکت ما قصد دارد دفتر شعبه‌ی جدیدی در یک مکان استراتژیک افتتاح کند.

The profitability of each BO is monitored by the headquarters.

دفتر مرکزی بر سودآوری هر دفتر شعبه نظارت می‌کند.

abbreviation

(به) گزینش خریدار (buyer's option)

Sarah is considering whether or not she should utilize her BO before it expires.

سارا در حال بررسی است که آیا باید از حق به گزینش خریدار خود پیش از انقضای آن استفاده کند یا خیر.

The seller agreed to include a BO in the contract.

فروشنده موافقت کرد که گزینش خریدار در قرارداد گنجانده شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد BO

  1. noun malodorousness resulting from a failure to bathe
    Synonyms:
    body-odor body-odour

ارجاع به لغت BO

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «BO» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bo

لغات نزدیک BO

پیشنهاد بهبود معانی