با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Brassiere

brəˈzɪr ˈbræziə ˈbræziə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سینه‌بند، پستان‌بند، کرست، باژرنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brassiere

  1. noun An undergarment worn by women to support their breasts
    Synonyms: bra, bandeau

ارجاع به لغت brassiere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brassiere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brassiere

لغات نزدیک brassiere

پیشنهاد بهبود معانی