با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Brasserie

ˌbræsəˈriː ˈbræsəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(فرانسه) کافه‌رستوران (مشروب‌فروشی که در آن خوراک‌های ساده هم داده می‌شود.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The brasserie offered a delightful selection of French pastries.
- کافه‌رستوران مجموعه‌ای لذت‌بخش از شیرینی‌های فرانسوی را عرضه می‌کند.
- The new brasserie in town has quickly become a popular gathering spot.
- کافه‌رستوران جدید در شهر به‌سرعت به محل تجمع محبوبی تبدیل شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brasserie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brasserie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brasserie

لغات نزدیک brasserie

پیشنهاد بهبود معانی