فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bridesmaid

ˈbraɪdzmeɪd ˈbraɪdzmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun countable
    ندیمه عروس، ساقدوش عروس
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bridesmaid

  1. noun An unmarried woman who attends the bride at a wedding
    Synonyms: maid-of-honor

ارجاع به لغت bridesmaid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bridesmaid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bridesmaid

لغات نزدیک bridesmaid

پیشنهاد بهبود معانی