امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Brothel

    ˈbrɑː- / / ˈbrɒː- ˈbrɒθl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      brothels

    معنی

    noun
    فاحشه‌خانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد brothel

    1. noun house of prostitution
      Synonyms:
      bagnio bawdy house bordello call house cathouse den of iniquity house of assignation house of ill repute house with red doors massage parlor red-light district whorehouse

    ارجاع به لغت brothel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «brothel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brothel

    لغات نزدیک brothel

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return