Bruno

ˈbruːnoʊ ˈbruːnəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
برونو (اسم خاص مذکر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- My friend's name is Bruno.
- اسم دوست من برونو است.
- I saw Bruno at the park yesterday.
- برونو را دیروز در پارک دیدم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Bruno

  1. noun Italian philosopher who used Copernican principles to develop a pantheistic monistic philosophy; condemned for heresy by the Inquisition and burned at the stake (1548-1600)
    Synonyms: giordano bruno
  2. noun German pope from 1049 to 1054 whose papacy was the beginning of papal reforms in the 11th century (1002-1054)
    Synonyms: Leo IX, Bruno of Toul
  3. noun (Roman Catholic Church) a French cleric (born in Germany) who founded the Carthusian order in 1084 (1032-1101)
    Synonyms: Saint Bruno, St. Bruno

ارجاع به لغت Bruno

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Bruno» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bruno

لغات نزدیک Bruno

پیشنهاد بهبود معانی