امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Budgie

    ˈbʌdʒi ˈbʌdʒi
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      budgies

    معنی

    noun
    (عامیانه) رجوع شود به: budgerigar

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد budgie

    1. noun Small Australian parakeet usually light green with black and yellow markings in the wild but bred in many colors
      Synonyms:
      budgerigar budgereegah budgerygah grass parakeet lovebird shell parakeet melopsittacus-undulatus

    ارجاع به لغت budgie

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «budgie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/budgie

    لغات نزدیک budgie

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return