فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Caliper

ˈkæləpər ˈkælɪpə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

کولیس، نوعی پرگار که برای اندازه‌گیری ضخامت یا قطر اجسام به‌کار می‌رود، فندق‌شکن، گازانبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

inside calipers

پرگاره‌ی درونی (برای اندازه‌گیری از درون چیزی)

outside calipers

پرگاره‌ی برونی (برای اندازه‌گیری از بیرون چیزی)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caliper

  1. verb measure the diameter of something with calipers
    Synonyms:
    calliper
  1. noun an instrument for measuring the distance between two points (often used in the plural)
    Synonyms:
    calliper

ارجاع به لغت caliper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caliper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/caliper

لغات نزدیک caliper

پیشنهاد بهبود معانی