با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Caliper

ˈkæləpər ˈkælɪpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
کولیس، نوعی پرگار که برای اندازه‌گیری ضخامت یا قطر اجسام به‌کار می‌رود، فندق‌شکن، گازانبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- inside calipers
- پرگاره‌ی درونی (برای اندازه‌گیری از درون چیزی)
- outside calipers
- پرگاره‌ی برونی (برای اندازه‌گیری از بیرون چیزی)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد caliper

  1. verb Measure the diameter of something with calipers
    Synonyms: calliper
  2. noun An instrument for measuring the distance between two points (often used in the plural)
    Synonyms: calliper

ارجاع به لغت caliper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «caliper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/caliper

لغات نزدیک caliper

پیشنهاد بهبود معانی