آخرین به‌روزرسانی:

Callus

ˈkæləs ˈkæləs

شکل جمع:

calluses

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb

پینه، پینه استخوانی گیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The workers' hands were dry and full of calluses.

دست‌های کارگران خشک و پینه‌بسته بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد callus

  1. noun an area of skin that is thick or hard from continual pressure or friction (as the sole of the foot)
    Synonyms:
    callosity

ارجاع به لغت callus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «callus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/callus

لغات نزدیک callus

پیشنهاد بهبود معانی