فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Canadian

kəˈneɪdiən kəˈneɪdiən

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

مربوط به کانادا، کانادایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

I am proud to be a Canadian citizen.

افتخار می‌کنم که شهروند کانادا هستم.

I love listening to Canadian bands like Arcade Fire and Broken Social Scene.

عاشق گوش دادن به گروه‌های کانادایی مانند Arcade Fire و Broken Social Scene هستم.

noun countable

اهل کانادا، کانادایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

My best friend is a Canadian and she loves to talk about her home country.

بهترین دوست من اهل کانادا است و دوست دارد در مورد کشور خود صحبت کند.

The Canadian I met at the conference was very knowledgeable about international trade.

کانادایی‌ای که در کنفرانس ملاقات کردم در مورد تجارت بین‌الملل بسیار آگاه بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Canadian

  1. noun A river rising in northeastern New Mexico and flowing eastward across the Texas panhandle to become a tributary of the Arkansas River in Oklahoma
    Synonyms:
    canadian river

ارجاع به لغت Canadian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Canadian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canadian

لغات نزدیک Canadian

پیشنهاد بهبود معانی