با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Capitulant

kəˈpɪtʃələnt kəˈpɪtjʊl(ə)nt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    capitulants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    تسلیم (شخص)
    • - As the negotiations reached an impasse, both sides accused each other of being capitulants.
    • - با به بن‌بست رسیدن مذاکرات، هر دو طرف یکدیگر را به تسلیم‌طلبی متهم کردند.
    • - The defeated army's leader was labeled as a capitulant by his own troops.
    • - فرمانده‌ی ارتش شکست‌خورده توسط سربازان خود به عنوان تسلیم شناخته شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت capitulant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capitulant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capitulant

لغات نزدیک capitulant

پیشنهاد بهبود معانی