به اندازهی یک اتومبیل پر، به گنجایش یک اتومبیل، یک ماشین از
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He delivered a carful of fresh vegetables.
او یک ماشین سبزی تازه تحویل داد.
We brought a carful of books to the school.
ما یک اتومبیل پر از کتاب به مدرسه آوردیم.
a carful of children
یک ماشین پر از بچه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carful