فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Carpenter

ˈkɑːrpəntər ˈkɑːpəntə

گذشته‌ی ساده:

carpentered

شکل سوم:

carpentered

سوم‌شخص مفرد:

carpenters

وجه وصفی حال:

carpentering

شکل جمع:

carpenters

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

نجار، درودگر (فردی که در ساخت، تعمیر و نصب ساختارهای چوبی تخصص دارد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

The carpenter crafted a beautiful wooden table.

نجار میز چوبی زیبایی را ساخت.

The carpenter used a variety of tools to complete the job.

نجار برای تکمیل کار از ابزارهای مختلفی استفاده کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

My neighbor is a talented carpenter who builds custom furniture.

همسایه‌ی من نجار بااستعدادی است که مبلمان سفارشی می‌سازد.

verb - intransitive

در حرفه‌ی نجاری مشغول بودن، نجاری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He carpentered for five years, then joined the navy.

پنج سال نجاری کرد و سپس به نیروی دریایی پیوست.

He decided to carpenter in her father's workshop.

او تصمیم گرفت که در کارگاه پدرش به حرفه‌ی نجاری مشغول شود.

verb - transitive

(صنایع چوبی) ساختن، نجاری کردن

She carpentered a beautiful frame from reclaimed wood.

او از چوب‌های بازیافتی قاب زیبایی ساخت.

The team carpentered a new stage for the theater performance.

اعضای تیم برای اجرای تئاتر صحنه‌ی نمایش جدیدی را ساختند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carpenter

  1. noun person who works with wood
    Synonyms:
    worker laborer builder woodworker artisan craftsperson joiner cabinetmaker mason chips

ارجاع به لغت carpenter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carpenter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carpenter

لغات نزدیک carpenter

پیشنهاد بهبود معانی