۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Carpenter

ˈkɑːrpəntər ˈkɑːpəntə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    carpentered
  • شکل سوم:

    carpentered
  • سوم‌شخص مفرد:

    carpenters
  • وجه وصفی حال:

    carpentering
  • شکل جمع:

    carpenters

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
نجار، درودگر (فردی که در ساخت، تعمیر و نصب ساختارهای چوبی تخصص دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The carpenter crafted a beautiful wooden table.
- نجار میز چوبی زیبایی را ساخت.
- The carpenter used a variety of tools to complete the job.
- نجار برای تکمیل کار از ابزارهای مختلفی استفاده کرد.
- My neighbor is a talented carpenter who builds custom furniture.
- همسایه‌ی من نجار بااستعدادی است که مبلمان سفارشی می‌سازد.
verb - intransitive
در حرفه‌ی نجاری مشغول بودن، نجاری کردن
- He carpentered for five years, then joined the navy.
- پنج سال نجاری کرد و سپس به نیروی دریایی پیوست.
- He decided to carpenter in her father's workshop.
- او تصمیم گرفت که در کارگاه پدرش به حرفه‌ی نجاری مشغول شود.
verb - transitive
(صنایع چوبی) ساختن، نجاری کردن
- She carpentered a beautiful frame from reclaimed wood.
- او از چوب‌های بازیافتی قاب زیبایی ساخت.
- The team carpentered a new stage for the theater performance.
- اعضای تیم برای اجرای تئاتر صحنه‌ی نمایش جدیدی را ساختند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carpenter

  1. noun person who works with wood
    Synonyms:
    worker laborer builder woodworker artisan craftsperson carpenter joiner cabinetmaker mason chips

ارجاع به لغت carpenter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carpenter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carpenter

لغات نزدیک carpenter

پیشنهاد بهبود معانی