آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Cf

American: ˌsiːˈef British: ˌsiːˈef

معنی cf

abbreviation

(صحافی) جلد چرمی

abbreviation

(بیس بال) مرکز زمین، بازیکن مرکز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
abbreviation

مقایسه شود

abbreviation

قیمت و هزینه‌ی ترابری (CF هم می‌نویسند)

symbol uncountable

شیمی عنصر شیمیایی (Cf) کالیفرنیم، عنصر کالیفرنیم (نماد شیمیایی عنصر Californium)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cf

  1. the most common congenital disease; the child's lungs and intestines and pancreas become clogged with thick mucus; caused by defect in a single gene; no cure is known
    Synonyms:
    cystic-fibrosis mucoviscidosis fibrocystic disease of the pancreas pancreatic-fibrosis californium atomic number 98
  1. adverb compare (used in texts to point the reader to another location in the text)
    Synonyms:
    cf.

ارجاع به لغت cf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cf

لغات نزدیک cf

پیشنهاد بهبود معانی