فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chair A Committee

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

ریاست یک کمیته را بر عهده داشتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She was asked to chair the committee.

از او خواسته شد تا ریاست کمیته را بر عهده بگیرد.

He will chair the committee for the next two years.

او برای دو سال آینده ریاست کمیته را بر عهده خواهد داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Chair a committee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Chair a committee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chair-a-committee

لغات نزدیک Chair a committee

پیشنهاد بهبود معانی