امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cheesiness

ˈtʃiː.zɪ.nəs ˈtʃiː.zɪ.nəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
بی‌کیفیتی، کم‌ارزشی، ارزانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The cheesiness of the romance film made it difficult to take seriously.
- بی‌کیفیتی فیلم عاشقانه، جدی گرفتن آن را سخت می‌کرد.
- Despite its cheesiness, the play had a certain charm that captivated the audience.
- این نمایش علی‌رغم ارزانی‌اش، جذابیت خاصی داشت که مخاطب را مجذوب خود می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cheesiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cheesiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheesiness

لغات نزدیک cheesiness

پیشنهاد بهبود معانی