با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Chemist

ˈkemɪst ˈkemɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    chemists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B1
    شیمیدان، داروساز، دانشمند شیمی
    • - A chemist can separate a medicine into its components.
    • - داروساز می‌تواند اجزای سازنده‌ی دارو را تفکیک کند.
    • - a French chemist
    • - شیمیدانی فرانسوی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chemist

  1. noun A health professional trained in the art of preparing and dispensing drugs
    Synonyms: druggist, pharmacist, apothecary, pill pusher, pill roller

Collocations

لغات هم‌خانواده chemist

ارجاع به لغت chemist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chemist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chemist

لغات نزدیک chemist

پیشنهاد بهبود معانی