با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Apothecary

    əˈpɑːθəkeri əˈpɒθəkri
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      apothecaries

    توضیحات

    همچنین می‌توان از pothecary به‌ جای apothecary استفاده کرد.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    داروسازی قدیمی داروگر، داروساز، داروفروش، دواساز، عطار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The apothecary's knowledge of herbal remedies was unmatched.
    - دانش داروساز از داروهای گیاهی بی‌نظیر بود.
    - The apothecary recommended a poultice made from fresh herbs for the patient's wound.
    - داروساز ضماد تهیه‌شده از گیاهان تازه را برای زخم بیمار توصیه کرد.
    noun countable B1
    داروخانه
    - an old apothecary
    - داروخانه‌ی قدیمی
    - The apothecary sold herbal remedies and healing potions.
    - داروخانه داروهای گیاهی و شربت‌های شفابخش می‌فروخت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد apothecary

    1. noun A health professional trained in the art of preparing and dispensing drugs
      Synonyms: druggist, pharmacist, dispenser, gallipot, chemist, bookstore, pill pusher, pill roller, bootery, saddlery

    ارجاع به لغت apothecary

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «apothecary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apothecary

    لغات نزدیک apothecary

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی