فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cicada

sɪˈkeɪdə səˈkɑːdə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از harvest fly به‌ جای cicada استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    حشره‌شناسی زنجره، زله، جیرجیرک دشتی
    • - I saw a cicada on the tree branch.
    • - روی شاخه‌ی درخت جیرجیرک دشتی دیدم.
    • - The sound of cicadas filled the air.
    • - صدای زنجره فضا را پر کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cicada

  1. noun Stout-bodied insect with large membranous wings; male has drum-like organs for producing a high-pitched drone
    Synonyms: cicala

ارجاع به لغت cicada

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cicada» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cicada

لغات نزدیک cicada

پیشنهاد بهبود معانی