دارچین
I love the warm aroma of cinnamon in my morning coffee.
رایحهی گرم دارچین در قهوهی صبحم را دوست دارم.
Cinnamon is a popular spice used in many dessert recipes.
دارچین ادویهای معروف است که در دستور پخت دسرهای زیادی استفاده میشود.
cinnamon bread
نان دارچینی
رنگ دارچینی، قهوهای مایل به زرد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The artist used shades of cinnamon to add depth to the painting.
هنرمند از سایههای قهوهای مایل به زرد استفاده کرد تا به نقاشی عمق دهد.
She wore a dress in the color of cinnamon.
یک پیراهن قهوهای مایل به زرد پوشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cinnamon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cinnamon