آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

    Cinnamon

    ˈsɪnəmən ˈsɪnəmən

    معنی cinnamon | جمله با cinnamon

    noun uncountable

    دارچین

    I love the warm aroma of cinnamon in my morning coffee.

    رایحه‌ی گرم دارچین در قهوه‌ی صبحم را دوست دارم.

    Cinnamon is a popular spice used in many dessert recipes.

    دارچین ادویه‌ای معروف است که در دستور پخت دسرهای زیادی استفاده می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    cinnamon bread

    نان دارچینی

    noun uncountable

    رنگ دارچینی، قهوه‌ای مایل به زرد

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The artist used shades of cinnamon to add depth to the painting.

    هنرمند از سایه‌های قهوه‌ای مایل به زرد استفاده کرد تا به نقاشی عمق دهد.

    She wore a dress in the color of cinnamon.

    یک پیراهن قهوه‌ای مایل به زرد پوشید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cinnamon

    1. noun Tropical Asian tree with aromatic yellowish-brown bark; source of the spice cinnamon
      Synonyms:
      cinnamon bark Ceylon cinnamon Cinnamomum zeylanicum Ceylon cinnamon tree

    سوال‌های رایج cinnamon

    معنی cinnamon به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Cinnamon» در زبان فارسی به «دارچین» ترجمه می‌شود.

    دارچین یکی از ادویه‌های خوش‌عطر و خوش‌طعم است که از پوست درختان خانواده کُناسیه (Cinnamomum) به‌دست می‌آید. این ادویه با طعم شیرین، گرم و کمی تند، در آشپزی، شیرینی‌پزی و تهیه نوشیدنی‌ها کاربرد فراوان دارد و در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان چاشنی محبوب شناخته می‌شود. علاوه بر طعم‌دهی، دارچین خواص دارویی و درمانی متعددی نیز دارد که از دیرباز مورد توجه بوده است.

    از نظر گیاه‌شناسی، پوست داخلی درخت دارچین پس از خشک شدن به صورت رول‌های نازک و لوله‌ای شکل در می‌آید که به آن «چوب دارچین» گفته می‌شود. این چوب‌ها را می‌توان آسیاب کرد و به صورت پودر دارچین برای مصارف خوراکی استفاده کرد. گونه‌های مختلف دارچین در نقاط مختلف جهان رشد می‌کنند که نوع سریلانکایی آن (Ceylon cinnamon) به عنوان «دارچین واقعی» شناخته می‌شود و کیفیت بالاتری دارد.

    خواص دارویی دارچین بسیار گسترده است؛ این ادویه حاوی ترکیبات آنتی‌اکسیدان و ضدالتهابی است که به بهبود سلامت قلب، کنترل قند خون، کاهش التهاب‌های بدن و تقویت سیستم ایمنی کمک می‌کند. همچنین دارچین در طب سنتی برای درمان مشکلات گوارشی، سرماخوردگی و تقویت حافظه مورد استفاده قرار گرفته است. مصرف متعادل دارچین می‌تواند به سلامت کلی بدن کمک کند، اما زیاده‌روی در آن ممکن است عوارض جانبی داشته باشد.

    در آشپزی، دارچین در تهیه انواع غذاها، دسرها، نوشیدنی‌های گرم مانند چای دارچین و قهوه، و حتی در برخی خوراکی‌های نمکی کاربرد دارد. عطر و طعم خاص دارچین باعث می‌شود غذاها جذاب‌تر و خوشمزه‌تر شوند و حس گرما و آرامش را منتقل کنند. این ادویه به ویژه در فصل‌های سرد سال بسیار محبوب است و حس نوستالژیک و دلپذیری ایجاد می‌کند.

    «Cinnamon» یا دارچین یکی از ادویه‌های ارزشمند و پرکاربرد است که با ترکیبی از عطر، طعم و خواص درمانی، جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ‌ها و آشپزی‌های مختلف جهان دارد. آشنایی با این ماده و کاربردهای آن، به بهره‌گیری بهتر از این نعمت طبیعی کمک می‌کند و می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی و سلامت افراد کمک نماید.

    ارجاع به لغت cinnamon

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cinnamon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cinnamon

    لغات نزدیک cinnamon

    • - cinnabar
    • - cinnamic
    • - cinnamon
    • - cinnamon bear
    • - cinnamon slate
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.