Clocked

American: ˈklɑːkt British: klɒkt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    clocks
  • وجه وصفی حال:

    clocking

معنی

با سنجش زمان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clocked

  1. verb Measure the time or duration of an event or action or the person who performs an action in a certain period of time
    Synonyms: timed

ارجاع به لغت clocked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clocked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clocked

لغات نزدیک clocked

پیشنهاد بهبود معانی