فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cockroach

ˈkɑːkroʊtʃ ˈkɒkrəʊtʃ

شکل جمع:

cockroaches

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی سوسک حمام، سوسری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I saw a cockroach crawling.

سوسک حمامی را دیدم که می‌خزید.

My cat loves to chase and catch cockroaches.

گربه‌ی من عاشق تعقیب و گرفتن سوسری است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cockroach

  1. noun any of numerous chiefly nocturnal insects; some are domestic pests
    Synonyms:
    roach

ارجاع به لغت cockroach

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cockroach» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cockroach

لغات نزدیک cockroach

پیشنهاد بهبود معانی