شکل جمع:
colonsکالبدشناسی رودهی بزرگ، فراخروده، کولون
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
He has cancer of the colon.
او سرطان رودهی بزرگ دارد.
The colon plays a vital role in maintaining the body's electrolyte balance.
کولون نقش حیاتی در حفظ تعادل الکترولیت بدن دارد.
دونقطه (:)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When writing a formal letter, it is common to use a colon after the salutation.
هنگام نوشتن نامهی رسمی، استفاده از دونقطه بعد از سلام معمول است.
The colon is commonly used in writing to separate two independent clauses that are closely related.
از دونقطه معمولاً در نوشتن برای جدا کردن دو بند مستقل که ارتباط نزدیکی با هم دارند، استفاده میشود.
اقتصاد کولون (colón) (واحد پول السالوادور تا سال ۲۰۰۱ و کاستاریکا)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The exchange rate between the colón and the US dollar fluctuates daily.
نرخ برابری بین کولون و دلار آمریکا روزانه در نوسان است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «colon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/colon