آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Come To Terms With

معنی come to terms with | جمله با come to terms with

collocation

کنار آمدن با، پذیرفتن (یک واقعیت تلخ یا دشوار)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She finally came to terms with her illness.

او سرانجام با بیماری اش کنار آمد.

He had to come to terms with the fact that he would never walk again.

او مجبور بود با این واقعیت که دیگر هرگز راه نخواهد رفت، کنار بیاید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت come to terms with

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come to terms with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-to-terms-with

لغات نزدیک come to terms with

پیشنهاد بهبود معانی