فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Commutable

kəˈmjuːtəbl̩ kəˈmjuːtəbl̩

معنی و نمونه‌جمله

adjective

تغییرپذیر، دگرگونی‌پذیر، قابل‌تبدیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a jail sentence which is commutable to a fine of $1000

محکومیت به زندان که با هزار دلار قابل بازخرید است

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد commutable

  1. adjective capable of being exchanged for another or for something else that is equivalent
    Synonyms:
    substitutable
  1. adjective subject to alteration or change
    Antonyms:
    incommutable

ارجاع به لغت commutable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commutable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commutable

لغات نزدیک commutable

پیشنهاد بهبود معانی