معنی content calendar به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun phrase countable

تقویم محتوایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The content calendar is a calendar that helps plan our social media posts.

- تقویم محتوایی، تقویمی است که به ما در برنامه‌ریزی پست‌های رسانه‌های اجتماعی کمک می‌کند.

- She meticulously planned the content calendar for the upcoming month.

- او بادقت تقویم محتوایی ماه آینده را برنامه‌ریزی کرد.

- A well-organized content calendar helps streamline our social media efforts.

- یک تقویم محتوایی منظم به کارآمدتر کردن تلاش‌های ما در رسانه‌های اجتماعی کمک می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد content calendar

noun phrase a schedule that allows you to plan and organize your content in advance

ارجاع به لغت content calendar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «content calendar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/content-calendar

لغات نزدیک content calendar

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار